دقیقا سه شبه دراکولای درون فرفروک فعال شده و پدر مارو هم درآورده . پریشب ساعت دوی صبح بیدار شد و دیگه نخوابید . یه سر رفتیم سیدنی ، یه ساعتی تو مسیر رفت خوابید و خستگیش دررفت. ساعت هفت و نیم هشت شب خوابید و چهار صبح برپا داد. من و آقای پدر هم که دو روزه مثل آقا و خانوم زامبی دور خودمون میچرخیم . دیروزمون که به رفت و اومد به سیدنی گذشت ، امروزم واسه ناهار مهمون داریم هنوز هیچکاری نکردیم. همچنان امیدوارم یک شبی فرا خواهد رسید که فرفرک مثل سابق خوب بخوابه و دراکولای درون منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

زیبایی و زناشویی بهترین اجناس .. اراجیف های ذهن من سئو تهران بزرگترین مرجع قالب سیستم های بلاگ دهی رسیدگی به شکایات گل سنگ فروشگاه پرشین